روابط یونان، اسرائیل و فلسطین از سال ۱۹۷۴
روابط بین یونان، اسرائیل و فلسطین از زمان بازگشت دموکراسی به یونان در سال ۱۹۷۴، بسته به رویدادهای مهم و حزب حاکم یونان در آن زمان، مراحل مختلفی را طی کرده است.
روابط سرد با اسرائیل تا سال ۱۹۹۰
در حالی که روابط با اسرائیل تا سال ۱۹۹۰ به دلیل تأمین تسلیحات به ترکیه نسبتاً سرد بود، یونان در دهه ۱۹۸۰ در مناقشه جاری با اسرائیل، طرف فلسطینیها را گرفت. احساسات عمومی به طور کلی بیشتر به نفع فلسطینیها بود. تا سال ۲۰۱۰ و تا به امروز، یونان و اسرائیل در بخشهای نظامی و انرژی به متحدان قوی تبدیل شدند، صرف نظر از حزب حاکم.
تغییر رژیم در ۲۳ ژوئیه ۱۹۷۴
تغییر رژیم مورد انتظار در ۲۳ ژوئیه ۱۹۷۴، کشوری را در شادی یافت پس از هفت سال حکومت نظامی سخت و انزوا. در آن زمان، تنها نگرانی خارجی مردم یونان وضعیت قبرس بود. این جزیره توسط نیروهای ترکیهای اشغال شده بود که بیش از یک سوم جزیره را اشغال کرده بودند.
سالهای اولیه دولت دموکراسی نوین کنستانتینوس کارامانلیس
در سالهای اولیه دولت دموکراسی نوین کنستانتینوس کارامانلیس، یونانیها از آزادیهایی که به مدت هفت سال از آنها محروم بودند، لذت میبردند. روابط بینالمللی در حاشیه قرار گرفت، حتی اگر از اوت ۱۹۷۴، نخستوزیر یونان را از بخش نظامی ناتو در اعتراض به ناتوانی اتحاد در جلوگیری از تهاجم بربرانه ترکیه به قبرس خارج کرده بود.
توافقات کمپ دیوید و کاهش درگیری اسرائیل و فلسطین
در آن زمان، درگیری اسرائیل و فلسطین کاهش یافته بود و در ۱ سپتامبر ۱۹۷۸، توافقات کمپ دیوید بین اسرائیل و مصر که از فلسطین حمایت میکرد، امضا شد. این به معنای آن بود که مصر دیگر برای حمایت از منافع فلسطینیها با اسرائیل نمیجنگید. در ۲۶ مارس ۱۹۷۹، نیروهای مسلح اسرائیل از شبهجزیره سینا عقبنشینی کردند.
روابط یونان با کشورهای عربی قبل از دهه ۱۹۸۰
به طور کلی، روابط یونان با کشورهای عربی قبل از دهه ۱۹۸۰ با تلاش برای نزدیکی، هم از نظر دیپلماتیک و هم اقتصادی، مشخص میشد. به طور خاص، در دهه ۱۹۷۰، به دلیل مشکل قبرس، تلاش همزمانی توسط یونان و ترکیه برای نزدیک شدن به جهان عرب برای تأمین حمایت در سطح دیپلماتیک انجام شد.
تغییرات بزرگ در دهه ۱۹۸۰
دهه ۱۹۸۰ تغییرات بزرگی در یونان و در عرصه بینالمللی به همراه داشت. در ۱۸ اکتبر ۱۹۸۱، یونانیها حزب سوسیالیست پاسوک را به عنوان اولین دولت سوسیالیست در تاریخ کشور انتخاب کردند. رهبر حزب، آندریاس پاپاندرئو، که در سخنرانیهای پیش از انتخابات خود از خروج از ناتو و اتحادیه اروپا (که در آن زمان جامعه اقتصادی اروپا نامیده میشد) صحبت میکرد، بلافاصله موضعی بیطرف یا حتی ضد غربی اتخاذ کرد.
استقبال از یاسر عرفات در یونان
به زودی پس از به قدرت رسیدن پاسوک، در ۱۴ دسامبر ۱۹۸۱، پاپاندرئو از یاسر عرفات، رهبر سازمان آزادیبخش فلسطین (PLO) در یونان استقبال کرد. در آن زمان، PLO برای تأسیس یک دولت عربی در تمام قلمرو فلسطین سابق و حذف دولت اسرائیل که در جای آن قرار داشت، تلاش میکرد.
ارتقاء دفتر اطلاعات PLO به مأموریت دیپلماتیک فلسطین
عرفات با افتخارات رئیس دولت پذیرفته شد. دفتر اطلاعات PLO در آتن به مأموریت دیپلماتیک فلسطین ارتقاء یافت. در کتاب خود یونان در دوران تغییر رژیم ۱۹۷۴-۱۹۹۰، یانیس وولگاریس نوشت: “یونان اولین کشور در اروپا بود که دفتر سازمان آزادیبخش فلسطین (PLO) را به یک مأموریت دیپلماتیک رسمی ارتقاء داد.”
موضع مستقل دولت پاسوک در بحران خاورمیانه
در مورد بحران جاری در خاورمیانه، دولت پاسوک موضعی متفاوت از کشورهای اروپای غربی داشت و شخصیت “مستقل” آشکاری را حفظ کرد که مهر آندریاس پاپاندرئو را داشت. پاسوک روابطی را توسعه داد که سعی در ایجاد پلی بین کشورهای عربی و اروپا داشت. در عین حال، به دنبال روابط دیپلماتیک با اسرائیل نبود.
جنگ لبنان ۱۹۸۲
در ژوئن ۱۹۸۲، درگیریهای بین اسرائیل و PLO که در جنوب لبنان فعالیت میکردند، به یک درگیری تمام عیار تبدیل شد. فلسطینیها توسط سوریها، چپگرایان و مسلمانان لبنانی حمایت میشدند. این درگیریها به عنوان جنگ لبنان ۱۹۸۲ شناخته شد. جنگ سالها ادامه یافت و گروه تروریستی حزبالله که توسط ایران حمایت میشد، قدرت قابل توجهی به دست آورد. ارتش اسرائیل در نهایت در سال ۲۰۰۰ لبنان را ترک کرد.
نقش میانجیگری پاپاندرئو
در دوران حکومت خود، پاپاندرئو به نقش میانجی در امور بین غرب و خاورمیانه ادامه داد. او نقش مهمی در بهبود روابط بین لیبی و فرانسه پس از تنش بین این دو در جنگ داخلی چاد (۱۹۷۹-۱۹۸۷) ایفا کرد. با میانجیگری پاپاندرئو، دیداری بین معمر قذافی و فرانسوا میتران در کرت ترتیب داده شد و در نهایت دو کشور به توافقی برای خروج نیروهای خود از چاد رسیدند.
حمایت از تأسیس دولت فلسطینی
در سطحی، پاسوک به سیاست قبلی کشور در مورد بحران خاورمیانه ادامه داد. پاپاندرئو از تأسیس یک دولت فلسطینی حمایت کرد اما در عین حال از حق اسرائیل برای وجود به عنوان یک دولت در مرزهای قبل از جنگ ۱۹۶۷ حمایت کرد.
نبرد دیپلماتیک در سازمان ملل
وزیر امور خارجه یانیس چارالامبوپولوس و بعداً کارولوس پاپولیاس در سازمان ملل متحد برای به رسمیت شناختن PLO به عنوان “مبارز آزادی” مبارزه دیپلماتیک کردند، به این معنا که کسی که برای آزادی کشورش از اشغال خارجی میجنگد، با یک تروریست تفاوت دارد. دولت پاسوک روابط اقتصادی و سیاسی با عراق و لیبی را تقویت کرد، در حالی که ایالات متحده لیبی را یک کشور تروریستی میدانست.
نارضایتی غرب و اسرائیل از سیاستهای یونان
سیاستهای مطلوب دولت یونان نسبت به فلسطینیها غرب و اسرائیل را ناراضی کرد. ایالات متحده از همکاری یونان با لیبی و حمایت آشکار از PLO ناراحت بود. دولت ریگان در سال ۱۹۸۵ یک دستورالعمل سفر برای یونان صادر کرد. در نتیجه، دولت پاپاندرئو مجبور شد سیاست خاورمیانه خود را کاهش دهد و در دوره دوم چهار ساله خود (۱۹۸۵-۱۹۸۹) در امور خارجی مسیر محتاطانهتری را دنبال کند.
روابط پرتنش یونان و اسرائیل پس از ۱۹۷۴
در سالهای اولیه پس از ۱۹۷۴، روابط یونان و اسرائیل پرتنش بود. اسرائیل همکاری نزدیکی با ترکیه داشت، زیرا تأمین کننده تسلیحات این کشور همسایه بود. پس از تهاجم به قبرس در سال ۱۹۷۴، ترکیه با هوشمندی با غرب همسو شد و از اسرائیل در مناقشه با PLO حمایت کرد. موضع ترکیه برخی از کشورهای عربی که به ترکیه نفت میدادند را ناراحت کرد، بنابراین آنکارا مجبور شد روابط خود را با اسرائیل قطع کند.
تجدید روابط ترکیه و اسرائیل در جنگ لبنان
با این حال، در طول جنگ لبنان، ترکیه دید که نیروهای رادیکال ضد ترکیهای از لبنان فعالیت میکنند و به کمک اطلاعاتی اسرائیل نیاز داشت. این منجر به تجدید روابط ترکیه و اسرائیل شد. علاوه بر این، با دیدن اینکه ایالات متحده یک متحد قوی اسرائیل است، آنکارا دوباره با اسرائیل همسو شد.
مشکلات پاتریارک یونانی ارتدوکس در اورشلیم
روابط یونان و اسرائیل در دهه ۱۹۸۰ همچنان پرتنش بود، نه تنها به دلیل روابط نزدیک اسرائیل با ترکیه، بلکه به دلیل مشکلاتی که پاتریارک یونانی ارتدوکس در اورشلیم از نهادها و افراد یهودی مواجه میشد.
انتفاضه اول
موج گستردهای از اعتراضات و نافرمانی مدنی فلسطینیها، که به اعمال خشونت و تروریسم علیه اسرائیلیها منجر شد، در دسامبر ۱۹۸۷ آغاز شد و تا اوایل دهه ۱۹۹۰ ادامه یافت. این انتفاضه اول بود که به یک جنبش مقاومت یا شورش اشاره دارد و توسط ترکیبی از عوامل، به ویژه کنترل اسرائیل بر کرانه باختری و نوار غزه، مشکلات اقتصادی و عدم پیشرفت سیاسی به سوی تأسیس یک دولت فلسطینی، شعلهور شد.
تأثیر انتفاضه اول بر مناقشه اسرائیل و فلسطین
انتفاضه اول تأثیر قابل توجهی بر مناقشه اسرائیل و فلسطین داشت زیرا توجه بینالمللی را به این مسئله جلب کرد. همچنین منجر به تولد حماس شد. تغییرات سیاسی بینالمللی بین سالهای ۱۹۸۹ و ۱۹۹۱ در نهایت به مذاکرات صلح، به ویژه فرآیند صلح مادرید و توافقات اسلو در اوایل دهه ۱۹۹۰ منجر شد.
فصل جدیدی در روابط یونان و اسرائیل در سال ۱۹۹۰
در سال ۱۹۹۰، فصل جدیدی در روابط یونان و اسرائیل آغاز شد. این آغاز نزدیکی دو کشور بود، هرچند کوتاه.
عدم به رسمیت شناختن اسرائیل توسط دولتهای یونان تا سال ۱۹۹۰
از زمان تأسیس دولت اسرائیل در سال ۱۹۴۷ تا سال ۱۹۹۰، همه دولتهای یونان درخواستها و فشارهای قدرتهای غربی برای به رسمیت شناختن اسرائیل به عنوان یک دولت را رد کرده بودند. فرستاده اسرائیلی در آتن عنوان “نماینده دیپلماتیک” داشت و نه “سفیر”. در ماه مه ۱۹۹۰، نخستوزیر کنستانتینوس میتسوتاکیس دولت اسرائیل را به رسمیت شناخت.
توجیه میتسوتاکیس برای به رسمیت شناختن اسرائیل
میتسوتاکیس اظهار داشت که به رسمیت شناختن دولت اسرائیل را برای “بازگرداندن و برقراری صلح در منطقه” ضروری میداند. در واقع، دو کشور یک توافق دفاعی امضا کردند و روابط تجاری جدیدی را آغاز کردند و تبادلات را افزایش دادند. با این حال، روابط خوب بین دو کشور در سال ۱۹۹۵ به دلیل نزدیکی اسرائیل و ترکیه دوباره تیره شد. در سال ۱۹۹۶، اسرائیل یک توافق دفاعی دوجانبه با ترکیه امضا کرد و روابط خود را با یونان قطع کرد.
بازگشت روابط یونان و اسرائیل پس از پانزده سال
تقریباً پانزده سال طول کشید تا دو کشور دوباره به هم نزدیک شوند، اما این بار برای همیشه.
کنترل حماس بر نوار غزه و محاصره دریایی اسرائیل
پس از اینکه حماس در سال ۲۰۰۷ کنترل نوار غزه را به دست گرفت، اسرائیل یک محاصره دریایی نامحدود در این منطقه اعمال کرد. چندین تلاش برای نزدیک شدن به غزه از طریق دریا توسط اسرائیلیها ناکام ماند. در ماه مه ۲۰۱۰، یک ناوگان شش کشتی که توسط جنبش آزادسازی غزه و بنیاد حقوق بشر و آزادیهای ترکیه (İHH) سازماندهی شده بود و کمکهای انسانی و مواد ساختمانی حمل میکرد، از قبرس به سمت غزه حرکت کرد تا محاصره اسرائیل را بشکند. رسانههای غربی گزارش داده بودند که در میان ۶۴۰ مسافر، از جمله قانونگذاران و فعالان اروپایی، چندین نفر در حملات تروریستی دخیل بودند.
حمله اسرائیل به ناوگان ترکیه
در ۳۱ مه، نیروهای اسرائیلی ناوگان ترکیه را با کماندوهایی که از هلیکوپترها و قایقهای تندرو حمله کردند، متوقف کردند. این حمله منجر به کشته شدن نه مسافر و زخمی شدن دهها نفر شد. نیروهای اسرائیلی ده زخمی داشتند که یکی از آنها در وضعیت بحرانی بود. ترکیه اقدام اسرائیل را محکوم کرد و از جامعه بینالمللی خواست تا همین کار را انجام دهد.
تغییر سیاست خارجی اسرائیل و نزدیکی به یونان
این حادثه نقطه اوج نارضایتی اسرائیل از ترکیه بود که در حال نشان دادن تمایلات تجدیدنظرطلبانه جدی در منطقه شرق مدیترانه بود. اسرائیل مجبور شد یک تغییر سیاست خارجی انجام دهد و به دنبال همکاری نزدیکتر با یونان باشد. در همین حال، یونان به عنوان یک میانجی صادق در مناقشه عرب-اسرائیل ظاهر شده بود، عمدتاً به دلیل سابقه کشور در شورای امنیت سازمان ملل در سالهای ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۵.
بازدید نخستوزیر اسرائیل از یونان در سال ۲۰۱۰
در اوت ۲۰۱۰، نخستوزیر اسرائیل بنیامین نتانیاهو اولین نخستوزیر اسرائیلی شد که از یونان بازدید کرد. در تور دو روزه خود، نتانیاهو و نخستوزیر یونان جورج پاپاندرئو، پسر آندریاس، در مورد امکان گسترش روابط استراتژیک و ایجاد همکاری بیشتر بین نیروهای نظامی و صنایع دفاعی دو کشور بحث کردند.
شراکت انرژی بین یونان و اسرائیل
یونان نیز در آستانه آغاز یک شراکت انرژی نوپا بود. در همان سال، اسرائیل میدان گازی لویاتان را کشف کرد که حاوی حدود ۵۶۶ میلیارد متر مکعب گاز بود و کشور را یک شبه به بزرگترین مالک گاز قابل صادرات در شرق مدیترانه تبدیل کرد.
بحثهای ساخت خط لوله EastMed
در سال ۲۰۱۱، یونان و اسرائیل شروع به بحث در مورد ساخت خط لوله EastMed کردند، یک خط لوله زیر دریا که هر ساله ۱۰ تا ۲۰ میلیارد متر مکعب گاز اسرائیلی را از طریق یونان به اروپا منتقل میکند. شرکتهای هیدروکربنی یونان یک کنسرسیوم برای ساخت آن خط لوله تشکیل دادهاند.
دیدار نخستوزیر یونان از رامالله در سال ۲۰۱۵
در نوامبر ۲۰۱۵، زمانی که حزب چپ