نبرد ناوارینو
نبرد ناوارینو، یکی از مهمترین نبردهای جنگ استقلال یونان، در تاریخ ۲۰ اکتبر ۱۸۲۷ رخ داد.
در این تاریخ، ائتلافی از قدرتهای متحد اروپایی نیروهای دریایی عثمانی-ترکیه را در منطقه ناوارینو در نزدیکی شبهجزیره پلوپونز شکست دادند.
پس از تقریباً چهار قرن حکومت عثمانی، یونانیها شورش کردند و با شجاعت علیه اشغالگران خود جنگیدند.
انقلاب یونان توسط بسیاری از قدرتهای اروپایی و بهویژه مردم فرانسه، بریتانیا و روسیه با همدلی نگریسته شد و این کشورها نیروهای قابلتوجهی برای کمک به شورش در یونان فرستادند.
روسیهها که با یونانیها ایمان مسیحی ارتدوکس مشترک داشتند، بسیار به هدف یونانیها برای ایجاد یک دولت مسیحی مستقل در سواحل اژه علاقهمند بودند.
تزار روسیه معتقد بود که وظیفه دارد از برادران مسیحی ارتدوکس خود در برابر عثمانیها که دشمنان قدیمی امپراتوری روسیه بودند، حمایت کند.
در عین حال، قدرتمندترین کشورهای اروپای غربی، فرانسه و بریتانیا، تمایلی به تقویت جای پای امپراتوری عثمانی در اروپا نداشتند و بنابراین به هدف یونانیها همدلی نشان دادند به امید ترویج منافع ملی خود در منطقه.
تا سال ۱۸۲۷، شش سال پس از آغاز انقلاب، یونانیهای شورشی اما کمتعداد، خود را از نظر جسمی و روحی خسته یافتند.
ترکهای عثمانی معتقد بودند که این زمان مناسبی برای سرکوب شورش یونانیها برای همیشه است.
به همین دلیل، مقامات عثمانی به دنبال جلب حمایت از مصر بودند که بهطور اسمی بخشی از امپراتوری عثمانی بود اما در عمل مستقل و تحت حکومت محمد علی بود.
حضور نیروهای ارتش مصر در دریاهای اروپایی و بر خاک قاره، خشم را برانگیخت و قدرتهای بزرگ اروپایی را به تشکیل ائتلافی برای کمک به یونانیها در دستیابی به آزادی خود واداشت، زیرا اقدامات عثمانیها اکنون غیرقابلقبول تلقی میشد.
کشورهای بزرگ بریتانیا، فرانسه و روسیه نیروهای خود را متحد کردند و کشتیهای دریایی به دریای ایونی، واقع بین ایتالیا و یونان مدرن فرستادند.
تصمیم برای حمله به ناوگان عثمانی در خلیج ناوارینو توسط دریاسالار بریتانیایی سر ادوارد کادریگتون، با همکاری فرانسویها و با مشورت با اولین فرماندار یونان، یوانیس کاپودیستریاس گرفته شد.
لندن و پاریس میخواستند خودمختاری یونان را در منطقه تضمین کنند و روسیه را با معاهدهای به عنوان کنترلی بر تمایلات توسعهطلبانهاش در مدیترانه ببندند. در مقابل، روسیه میخواست سرزمینهای عثمانی را تصرف کند و بنابراین این نبرد را فرصتی برای تضعیف دشمنان ترک خود میدید.
اکنون مشخص است که نیروهای متحد اروپایی امیدوار بودند که دیدن جبههای متحد اروپایی علیه عثمانیها، ترکها را متقاعد کند که بدون حتی جنگ، اشغال یونان را پایان دهند.
با این حال، ترکها و همتایان مصری آنها تسلیم نشدند.
آنها تصمیم گرفتند به جای آن، با ناوگانهای دریایی متحدان مقابله کنند، به این امید که پیروزی در آنجا به آرزوهای یونان برای یک دولت خودمختار یا مستقل از عثمانیها پایان دهد.
دو طرف در نزدیکی ساحل شهر ناوارینو که امروزه بهطور رسمی به نام پیلوس شناخته میشود با یکدیگر روبرو شدند.
کشتیهای ترکیهای ابتدا به کشتیهای متحدان اروپایی شلیک کردند و نبرد ناوارینو را آغاز کردند. این یک توسعهای بود که توسط بسیاری استقبال نشد اما چیزی بود که قرار بود به یکی از مهمترین نبردهای جنگ استقلال یونان تبدیل شود.
اگرچه عثمانیها ابتدا حمله کردند، کشتیهای متحدان برتر بودند و توپهای آنها برد بیشتری داشتند. کشتی کادریگتون به زودی پس از اولین شلیک، ضدحمله را رهبری کرد و در عرض چند ساعت، توپخانه برتر نیروهای اروپایی ناوگان ترکیه و مصر را بهطور کامل نابود کرد.
شکست ویرانگر ترکها به قدری کامل بود که آنها کنترل دریاهایی را که برای قرنها در اختیار داشتند، از دست دادند، زیرا امپراتوری عثمانی بیشتر دریای مدیترانه را از سواحل شرقی ایتالیا تا خاورمیانه کنترل کرده بود.
شکست عثمانیها در ناوارینو به قدری ویرانگر بود که موقعیت آنها در یونان بهطور قابلتوجهی تضعیف شد و حضور آنها در آنجا تحت تهدید فوری قرار گرفت.
در حالی که آنها به تلاشهای خود برای کنترل نظامی منطقه جغرافیایی یونان ادامه دادند، عثمانیها بهطور غیرقابلانکاری دست بالا را از دست دادند.
نیروهای عثمانی در نهایت مجبور به ترک منطقه شدند و یونان برای اولین بار پس از سقوط امپراتوری بیزانس استقلال خود را به دست آورد.
“`